سیب زمینی و گوجه فرنگی؛ خوراکی هایی که از دوره قاجار، ایرانی شدند
به گزارش گروه سرگرمی، سیب زمینی از کی رفت داخل آبگوشت، غذای اصیل ایرانی؟ گوجه فرنگی از کی رفت کنار کباب کوبیده، غذای ملی ایرانی ها؟ جواب، دوره قاجار است.
به گزارش فارس، تا پیش از کشف قاره آمریکا در اواخر قرن پانزدهم میلادی، بسیاری از خوراکی های معروف امروزی از جمله ذرت، سیب زمینی، گوجه فرنگی، فلفل دلمه ای، بادام زمینی، آناناس و کاکائو در کل جهانی آن روزگار یعنی در آسیا و آفریقا و اروپا اصلا وجود نداشتند.
پس از کشف سرزمین های مختلف قاره آمریکا از کانادا تا برزیل و شیلی و مکزیک و... انواع نوی از خوراکی ها به وسیله استعمارگران اروپایی به ویژه اسپانیایی ها به تدریج به اروپا و از آنجا به سراسر جهان برده شد و غذا ها و ذائقه های نو شکل گرفت.
بعضی از این خوراکی ها زودتر به ایران رسیدند و برای مثال ـ درست یا نادرست ـ مشهور است که ذرت در دوره صفویه به ایران وارد شد و البته، چون ابتدا به وسیله حجاج از عربستان به ایران می آمد به آن گندم مکه می گفتند. در این میان گوجه فرنگی و سیب زمینی دیرتر و در دوره قاجار به سفره ایرانی ها رسیدند و البته نه به این سادگی ها.
اگر چه برای ایرانی های امروزی تصور جهانی بدون املت و دمی گوجه سخت است، ولی مگر مردم دوره قاجار به این راحتی حاضر می شدند گوجه فرنگی بخورند؟ محصولی فرنگی و مشکوک که شایع بود مسمومیت می آورد!
با ورود انواع گیاهان خوراکی به ایران در دوره ناصری، تنوع مواد اولیه برای آشپزی بیشتر شد
سیب زمینی پشندی
ماجرای ورود سیب زمینی به ایران که به قول اعتمادالسلطنه در دوره قاجار غذای توانگر و درویش بود، معمولا این گونه روایت می گردد:
در اوایل قرن شانزدهم میلادی وقتی اسپانیایی ها به کشور پرو آمدند سیب زمینی را دیدند و آن را با خود به اسپانیا بردند. سپس این محصول از آن جا به سایر نقاط اروپا برده و در بین مردم آن کشور ها رایج و معمول شد.
سیب زمینی نخستین بار به وسیله سرجان مَلکُم در اواسط پادشاهی فتحعلی شاه قاجار به ایران آورده شده، به این دلیل در ابتدا به آن آلوی مَلکُم می گفتند!
نخستین محلی در ایران که در آن سیب زمینی کاشته شد، روستای پشند در استان البرز فعلی بوده، به این دلیل همچنان سیب زمینی پشندی در ایران معروف است.
این روایت احتمالا از خاطره تاریخی اعتمادالسلطنه درباره سیب زمینی برگرفته شده است که به این توضیح است: اگر چه از عهد خاقان مغفور فتحعلی شاه به به وسیله سرجان مالکم سفیر کمپانی هندوستان مقیم دربار دارالخلافه طهران وارد ایران شد و در دوران شاه مرحوم محمد شاه قاجار به ترتیب [با تدبیر]حاجی میرزا آقاسی اندک رواجی پذیرفت... امروز از اقوات عمومی [غذای عموم مردم]محسوب است و در هر صنفش و در نزد توانگر و درویش...
روایت دیگر این است که سیب زمینی به وسیله روسیه به آذربایجان ایران و از آنجا به سایر شهر ها رسیده است و احتمالا به وسیله ویلیام کورمیک طبیب انگلیسی عباس میرزا به درباریان قاجار معرفی شده و عباس میرزا هم کشت آن را در ایران رواج داده است.
عباس میرزا نائب السلطنه از نخستین افرادی بود که به کشت آن توجه ویژه ای کرد و در روزگاری که روس ها از کشت این محصول نو واهمه داشتند شاهزاده خردمند قاجار سیب زمینی می کاشت و از دسترنج خود که در آن موقع نماد تجدد نیز انگاشته می شد هدایایی به مهمانانش می داد... اقدام عباس میرزا به سرعت فراگیر شد و به غیر از تبریز در خراسان و کرمانشاه نیز سیب زمینی زیر کشت رفت.
کوکو سیب زمینی اختراع شد!
خیلی ها نمی دانند که همین سیب زمینی انقلابی در کشاورزی ایران شد؛ چون ارزش غذایی بالایی داشت و کشت آن راحت تر و محصولش بیشتر بود و به قول میرزا یوسف خان مستشارالدوله در کتاب تاریخ پیداشدن [پیدایش]سیب زمینی:
از جمیع حبوبات و بقولات و هر قسم نباتات، به جهت غذای انسان و حیوان، سیب زمینی بهتر است و با قوت تر و طریق کاشت و عمل آوردن آن هم آسان تر و بی زحمت تر است.
خلاصه این طوری شد که در ایران کشت سیب زمینی به تدریج رواج یافت و قوت غالب مردم شد و بعد ها معلوم شد: در هر جایی که زراعت این نبات [گیاه]معمول و متداول شده بلای قحط و مجاعه [گرسنگی]آنجا راه ندارد و هیچ یک از حبوبات جای گندم را نمی گیرد، مگر سیب زمینی که قوتش جزئی کمتر از گندم است.
پس هرگاه در تمام نقاط ایران زراعتش را چنانچه شایسته است معمول و مجری دارند [اجرا نمایند]فواید عمده عاید زارعین و ملاکین خواهد شد.
تا عهد ناصری بالاخره کار به جایی رسید که کوکو سیب زمینی هم اختراع شد و در روزگاری که هنوز بسیاری از مردمان اروپا سیب زمینی نمی خوردند ایرانی ها متخصص پخت انواع غذا با سیب زمینی شده بودند و البته جای سیب زمینی در آبگوشت هم محفوظ بود.
اغلب گیاهان خوراکی که در دوره قاجار برای نخستین بار به ایران وارد شدند در نامشان پسوند فرنگی دارند؛ از جمله نخودفرنگی و گوجه فرنگی. کشت این محصولات با دانش کشاورزی ایرانیان به سرعت در سراسر کشور رواج یافت.
درباره وجه تسمیه یا همان دلیل نامگذاری سیب زمینی هم این نکته جالب است که، چون فرانسوی ها به این خوراکی نو سیبِ زمینی (Pomme de terre) می گفتند ایرانی ها هم همین واژگان را ترجمه کردند و آن را سیب زمینی نامیدند.
ترک زبانان ایران نیز سیب زمینی را یئر آلما به معنای سیبِ زمینی یا کرتوپ (برگرفته از واژه کرتوفل روسی) می نامند.
ایرانیان با گیاهان خوراکی نوی که از اواسط عهد قاجار به ایران وارد شد غذا های نو و مطابق با سلیقه و ذائقه ایرانی اختراع کردند
گوجه کبابی هم اختراع شد
مشهور است که بیش از 60 نوع گیاه خوراکی که امروزه مصرفشان متداول است در دوره ناصرالدین قاجار به ایران آمده است؛ از جمله نخود فرنگی و هویج فرنگی و البته گوجه فرنگی.
و این گوجه فرنگی داستانش این است: دوست محمدخان معیرالممالک [داماد ناصرالدین قاجار]که در آن سال به سفر فرنگ رفته بود در یک پاکت پستی، مقداری بذر گوجه فرنگی ریخت و همراه با دستورالعمل کاشت آن به ایران فرستاد تا در مزرعه باغ فردوس تجریش که بخشی از آن را در تملک داشت، کاشته گردد...
دوست محمدخان خیلی اهل گُل و گیاه بود و در مسافرت به اروپا و دیگر نقاط، هرجا بذری پیدا می کرد به ایران می آورد یا می فرستاد.
فرستادن بذر گوجه فرنگی به ایران شروعی برای کاشت این محصول بود. دوست علی خان، پسر دوست محمدخان بعد ها روایت کرد که بعد از کاشتن گیاه مذکور و رشد خوب آن در مزرعه باغ فردوس، بیشتر افرادی که با این محصول نو روبرو می شدند نگاه مثبتی به آن نداشتند.
و عموماً فکر می کردند که خوردن گوجه فرنگی که در آن موقع به آن بادمجان فرنگی یا بادمجان ارمنی یا بادمجان رومی هم می گفتند باعث مسمومیت می گردد.
گویا طبع سرد گوجه فرنگی، با مذاق تهرانی های آن دوره جور درنمی آمد و حالت تهوع و ناخوشی پس از خوردن آن را که در بعضی از افراد ایجاد می شد، تشبیه به مسمومیت غذایی می کردند.
به روایت تاریخ، بدبینی به گوجه فرنگی تا مدت ها ادامه داشت تا اینکه عبدالصمد میرزا عزالدوله، یکی از برادران ناصرالدین قاجار پس از چشیدن گوجه فرنگی، یک روز تصمیم گرفت آن را هم مثل گوشت کباب کند و کنار ناهارش که کباب بود، میل کند.
باقی داستان هم که معلوم است؛ دیدند به قول امروزی ها عجب جواب می دهد و این طوری شد: داستان خوش مزگی این خوراک، به تدریج به گوش مردم کوچه و خیابان هم رسید و کشاورزان اطراف تهران نیز، به کشت گوجه فرنگی رو آوردند.
به این ترتیب، این محصول وارداتی در چلوکبابی های ایرانی منزلتی پیدا کرد و به چاشنی محبوب غذا تبدیل شد.
امنیت غذایی ایرانی ها
خلاصه چنین بود که از اواسط دوره قاجار به تدریج کشت سیب زمینی و گوجه فرنگی با دانش کشاورزی ایرانیان پیوند خورد و در سراسر ایران افزایش یافت تا این خوراکی ها پای ثابت سفره ها و غذا های خوشمزه ایرانی باشند.
امروزه نیز سیب زمینی محصولی استراتژیک و شاخص است که بخشی از امنیت غذایی ایران را تأمین می نماید.
این هم به عنوان حُسن ختام که حالا ایران با فراوری بیش از 5 میلیون تن سیب زمینی در استان های همدان و اردبیل و آذربایجان شرقی و اصفهان و... سیزدهمین فراورینماینده این محصول در جهان است.
سیب زمینی صادراتی ایران هم در بازار های جهانی، خواستار زیاد دارد. البته درباره گوجه فرنگی نیز ناگفته نماند که ایران در دهه های اخیر همیشه یکی از 10 فراورینماینده برتر این محصول پرطرفدار در جهان است.
منبع: فرارو